lundi 18 février 2013

نعل و میخ ها: اعتراف صریح هاشمی- نوشاندن جام زهربه خامنه ای- انفجار:

این مقاله از تارنمای انقلاب اسلامی در هجرت شماره ٨٢١ بر گرفته شده است. این تارنما  در حال حاضر مورد حمله ارتش سایبری سپاه پاسداران رژیم ولایت فقیه قرار دارد و از دسترس خارج است:



هاشمی رفسنجانی: 7 سال و نیم پیش از پایان جنگ و از آن زمان ببعد، صدام به التماس خواهان صلح بود و ما می خواستیم رﮊیم او را براندازیم و به این هدف نرسیدیم:

     نواری انتشار یافته است که بخشی از سخنرانی هاشمی رفسنجانی، در روزهای اول بعد از نوشاندن جام زهر به خمینی، استیک نکته آن مهم است و آن در باره «التماس صدام» برای کسب موافقت ایران با پایان جنگ استاین نکته و  نکات دیگر صحبت او عبارتند از:
• این طرز فکر که مثلا حرفی را زده ایم و پایش می ایستیم و یا از حرف خود بر نمی گردیم، این ارتجاع استانقلاب یعنی قبول تحولوقتی انسان به حق رسید باید آن را بپذیرد.ناظران دنیا از رفتار حضرت امام شگفت زده شدندگفتند لنین و مائو و... این کار را نکردند، اما امام کردالبته برای خراب کردن امام این مقایسه را کردنداما  معنای انقلابی عمل کردن همین است که امام کردفرق امام با مائو و لنین در اینست که آنها یک حرفی می زدند و سر حرف خود می ایستادندولی امام سال شعار جنگ داد و نه ناگهان، تغییر رأی داد و با صلح موافقت کردانقلابی عمل کردن یعنی همیناین رفتار بی سابقه بوده استتنها امام می توانست این کار را بکندحالا ما در پی صلح هستیماین صلح طلبی تاکتیکی نیست:
• بعد از آتش بس، عراق شرارت می کرد، سپاه آماده بود عملیاتی وسیع تر از عملیات کربلای را انجام دهدآقای خامنه ای در جبهه بودتلفن کرد که بچه ها آماده عملیات هستند.گفتم باید فکر کنمبه حضرت امام مراجعه کردمامام اجازه ندادگفتند صلح معنایش صلح استبهر مقدار عراقی ها می کنند شما هم بکنیداگر آمدند به خاک ایران شما هم بروید به خاک عراق.
• همه چیز را نمی شود گفت. بخشی از آنچه گذشته است را امروز هم نمی شود گفت. در زمان خود گفته خواهد شد.
دشمن از سال پیش، شاید هم سال و نیم پیش، از جنگی که به راه انداخت، پشیمان بود و تقاضای صلح می کرد. 7 سال و نیم پیش التماس می کرد با ایران صلح کنددر تمام این مدت التماس می کرد با ما صلح کندحالا که صلح شده است، به این آسانی از صلح دست نمی کشد برای این که وارد جنگ بشود.
     عملیات گسترده ای که باتفاق ضد انقلابی که ما در عراق داریم، انجام داد و ضرب شصت نیروهای مسلح ما را دیدحساب دستش آمد و بعید است باز بفکر جنگ با ایران بیفتد.
• قصد ما سرنگون کردن رﮊیم صدام بودبه این هدف نرسیدیمتشخیص با رهبری استاگر رهبر تشخیص بدهد که می توان به حق رسید و مردم هم قبول کنند، می توانیم به جنگ ادامه بدهیمو اگر رهبری تشخیص بدهند که ولو به هدف نرسیده ایم، جنگ را قطع کنیم، باید آن را قطع کنیم.
• الان مصلحت نیست توضیح بدهیم به مردم که چرا جنگ را یک سال پیش، یا 3 سال پیش تمام نکردیم. چرا زودتر با پایان یافتن جنگ موافقت نکردیم...

انقلاب اسلامیاز مهمترین نکته سخن او که تکذیب دیگری است بر دروغهایش در طول 25 سالی که از جنگ می گذارد، آغاز می کنیم:
1 – او در روزهای اول پس از پایان جنگ در اجتماع فرماندهان سپاه صحبت کرده استجنگ در دهه سوم شهریور 1359 [۳۱ شهریور ۱۳۵۹] آغاز شدو در اوائل تابستان 1367پایان یافت. 7 سال پیش از آن، می شود خرداد سال 60، درست همان زمان که ایران و عراق با پیشنهاد صلحی موافقت کرده بودند که بنابرآن، قوای دو طرف، به اندازه تیر رس توپ از مرزهای بین المللی فاصله می گرفتندقرار بود هیأت مأمور از سوی کنفرانس غیر متعهدها پاسخ موافق صدام را به تهران بیاوردهمین هاشمی رفسنجانی باتفاق خامنه ای و بهشتی نزد خمینی رفتند و به او گفتند هرگاه بنی صدر جنگ را تمام کند، سوار تانک می شود و به تهران می آید و دیگر شما هم حریف او نمی شویداو را با کودتا و ادامه دادن به جنگ موافق کردند.
      و سال و نیم[پیش از پایان جنگ]، می شود چهارمین ماه جنگ، یعنی زمانی که بنا بر اسناد محرمانه انگلستان که سالی از انتشارشان می گذرد، سرلشگر شاکر به مقامات انگلیسی گفته است قوای صدام شکست خورده اند و باید به ترتیبی به جنگ پایان داد
       به این ترتیب، جنگ می توانست، حد اکثر در خرداد 60، با پیروزی ایران به پایان برسددر سود انگلستان و امریکا و اسرائیل و البته ملاتاریا، ادامه یافت و یک نسل را نفله کرد و زیانهای عظیم دیگر به ایران وارد کرد که انقلاب و تجربه دموکراسی از آن جمله اند.
2 - «قصد ما سرنگون کردن رﮊیم صدام بود اما به این هدف نرسیدیم»: سرنگون کردن رﮊیم صدام از راه جنگ را امریکا کرد و عراق امروز حاصل آنستایران این امکان را نداشتبنا بر این، جز بکار فریب آنها که در جنگ نفله شدند، نداشتهدف واقعی، طولانی کردن جنگ به قصد بازسازی استبداد بود که همان «رﮊیم پهلوی معمم» شده بوداز راه اتفاق نبود که در باز سازی استبداد، همان روش (کودتاو از همان عوامل استفاده شد که رﮊیم شاه برجا گذاشته بودطرفه اینکه باوجود متارکه، خامنه ای اجازه می خواسته است سپاه دست به عملیات وسیع بزند:
3 – خامنه ای، رئیس جمهوری قلابی، که برابر اصل 113 قانون اساسی آن زمان، فرماندهی کل قوا را می داشته است، موافق دست به عملیات جنگی گسترده بوده است که می توانست سبب ادامه جنگ با زیانهای جبران ناپذیرتر بگرددخمینی موافقت نمی کندبا «النصر بالرعب» و «جنگ ابتدائی» که به ادعای او «رهبر» می داند بدان دستور دهد، با جنگ طلبی آن روز او خوانائی داردآدمهای بی کفایت، پناهگاهی جز زور، در این یا آن شکل، ندارند.
4 – از گویا ترین نکته ها، تعریف او از ارتجاع و انقلاب استاین تعریف مسلم می کند که او نمی داند عهد و وفای به عهد استباز مسلم می کند که نمی داند که انقلاب معنی خود را از فعلی نمی گیرد که به باب انفعال برده شده استو باز مسلم می کند که او حق و ناحق، بنا بر این، فرق میان ارتجاع و انقلاب را نیز اندر نمی یابددرحقیقت، از موضع قدرتمداری و در مقام توجیه سرکشیدن جام زهر توسط خمینی، به رفتار او و کلمه ها معنی می دهد:
هرگاه آدمی زور پرست باشد، بنابر طبع گردان قدرت، موضع عوض می کندزیرا قدرت، امروز، گفتن سخنی و یا متعهد شدن به عهدی و اقدام به عملی را واجب می کند و فردا، لازم می کند خلاف آن سخن را گفتن و آن عهد را شکستن و وارونه آن عمل را کردنرویه ای که خمینی و دستیاران او در مقام قدرتمداری درپیش گرفتنداین رویه ضد انقلاب استو چون، در توجیه، بازگشت از اندیشه راهنمای انقلاب ضرور می شود، این بازگشت ارتجاع است.
و اگر آدمی در خود انقلاب کرده باشد و اندیشه راهنمای خود را بیان استقلال و آزادی کرده باشد، با حق است که عهد می بندد و به آن پایبند می ماندانقلابی کسی است که تجربه را روش می کندبنابراین، در جریان تجربه، کار او نقد و تصحیح می شود و همچون قدرتمدارها ناگزیر نمی شود زندگی خود را مجموعه ای از قول و فعل ضد و نقیض کندوگرنه، جنگی که ممکن بود در بهار 60 با پیروزی تمام کرد  را ادامه دادن و در شکست تمام کردن و این کار را انقلابی توصیف کردن، نه یک دروغ ساده که جنایت و خیانت ادامه جنگ را توجیه کردن استشهادت زمان را ببیندر 22 خرداد 60 بنی صدر، از جمله این هشدار را داده است:
      «جنگ تحميلى در صورت طولانى شدن به فرسودگى كامل نيروهاى ايران و عراق مى‏انجامد و در خاورميانه زمينه اجراى برنامه امريكا فراهم مى‏گردد و همانطوريكه در جريان گروگانگيرى ملاحظه كرديد ناچار به شرايط ننگينى تن خواهند داد و خواهند گفت چاره نداشتيم جز اينكه به شرايط تسليم شديمبشما مردم مى‏گويم (همان سخن که سالها بعد، هاشمی رفسنجانی در توجیه قبول قطعنامه شورای امنیت و تن دادن به پایان جنگ در شکست گفته استعبرت آموز نیست؟)، اگر امروز كه هنوز وقت باقى است نايستيد و استبداد را كه هنوز قوام نگرفته دفع شر نكنيد، استبداد با سلطه خارجى پيوند قطعى پيدا خواهد كرد و همه آنچه را كه گفتم و بدتر از آن  را با شما خواهند كرد...»
       و فایده توجه به اعتراف کسی چون هاشمی رفسنجانی با توجه به مسئولیتی که در کودتای خرداد 60 و جلوگیری از پایان جنگ در آن تاریخ، در نتیجه، ادامه آن تا شکست، داشته است، اینست که نسل امروز، تفاوت میان دو اندیشه راهنما و دو روش را نیک دریابد و به اندیشه راهنمایی که بیان استقلال و آزادی باشد و روشی که تجربی و نقد و اصلح پذیر باشد، تمام بها را بدهداستقلال کشور و آزادی مردم، بنا براین، به ولایت جمهور مردم و شهروند شدن ایرانیان را هدف کند و در پی تحقق آن شود
شماره۸۲۱ از ۲۳بهمن تا ۶اسفند۱۳۹۱

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire